You may be trying to access this site from a secured browser on the server. Please enable scripts and reload this page.
Turn on more accessible mode
Turn off more accessible mode
Skip Ribbon Commands
Skip to main content
Turn off Animations
Turn on Animations
Sign In
مارا دنبال کنید
آشنایی با موسسه
ارکان موسسه#middle
• اساسنامه موسسه
• بازرس
• ساختار سازمانی
• مدیرعامل
• هیات مدیره و امناء
درباره موسسه#middle
• بیانیه جایگاه
• بیانیه چشم انداز
• بیانیه ماموریت
• پیام مدیریت
• فعالیتها و اهداف
• معرفی یاوران
فعالیت ها و گزارشات #middle
• فعالیتهای سازمانی
• گزارش عملکرد
خدمات موسسه
• پروژه پژوهشکده غدد
• پروژه مهدی کلینیک
• گالری تصاویر پروژه ها
اخبار و رویدادها
ارتقای سلامت
کمک به موسسه
• کمکهای سازمانی
• کمکهای فردی
ارتباط با موسسه
• پیشنهادات و انتقادات
• تماس با موسسه
• همکاری با موسسه
• همکاری در پروژه ها
articleitem
آموزش و ارتقای سلامت
آموزش و ارتقای سلامت
آنچه باید در مورد سرطان پستان بدانید
پستان
پستانها در ناحیه قفسۀ سینه که دندهها را میپوشانند قرار دارند. هر پستان از 15 تا 20 لوب تشکیل شده، که هر کدام از این لوبها لوبولهای ریزتری دارند. لوبولها هم شامل غدههای ریزی هستند که میتوانند شیر تولید کنند. بعد از تولد نوزاد، شیر از لوبولها به لولههای نازکی به نام مجاری شیری میریزد و به نوک پستان میرسد. نوک پستان در مرکز ناحیه تیره رنگی از پوست بهنام هالة پستان قرار دارد. بین لوبولها و مجاری شیری را چربی و بافت فیبروز پرکرده است.
در پستان همچنین عروق لنفاوی هم وجود دارند، كه این رگها به اندام گرد و کوچکی بهنام غدد لنفاوی منتهی میشوند. دستههای غدد لنفاوی نزدیک پستان درزیر بغل ، بالای استخوان ترقوه و در قفسۀ سینه پشت پستان قرار دارند. غدد لنفاوی باکتريها، سلولهای
سرطان
ی و هر مادۀ مضر دیگری را به خود جذب ميكنند.
درک بهتر
سرطان
سرطان
از سلول، یعنی بلوکهایی که بافت را میسازند شروع میشود و بافتها هم اعضای بدن را میسازد.
معمولاً سلولها با نیاز بدن، رشد میکنند و سلولهای جدید را تشکیل میدهند. سلولی که پیر میشود، میمیرد و سلولهای جدید ديگري جای آن را میگیرند.
گاه در این روند اشکال بهوجود میآید و در حالیکه بدن نیازی ندارد، سلولهای جدید تشکیل میشوند و سلولهای پیر هم وقتی که باید، نمیمیرند. این سلولهای اضافی تودهای از بافتها را تشکیل میدهند که به آنها توده، غده یا تومور میگویند.
تومور يا خوشخیم و یا بدخیم است.
تومورهای خوشخیم
سرطان
نیستند :
تومورهای خوشخیم بهندرت خطر جانی دارند.
تومورهای خوشخیم را عموماً میتوان برداشت و معمولاً هم دوباره رشد نمیکنند.
سلولهای تومور خوشخیم به بافتهای مجاور خود حمله نمیکنند.
سلولهای تومور خوشخیم در سایر نقاط بدن منتشر نمیشوند.
تومورهای بدخیم
سرطان
هستند :
تومورهای بدخیم بهطور کلی وخیمتر از تومورهای خوشخیم هستند و اغلب خطر جانی دارند.
تومورهای بدخیم را معمولاً میتوان برداشت اما ممكن است دوباره رشد کنند.
سلولهای تومورهاي بدخیم معمولاً به بافتها و اعضای مجاور خود حمله میکنند و به آنها آسیب میرسانند.
سلولهای تومورهاي بدخیم معمولاً در سایر نقاط بدن منتشر میشوند (متاستاز میدهند)؛ سلولها با جدا شدن از تومور اصلی (اولیه) و ورود به جریان خون یا دستگاه لنفاوی منتشر میشوند. این سلولها به سایر اعضای بدن حمله میکنند، تومورهای جدیدی تشکیل میدهند و به این اعضا آسیب میرسانند. به انتشار
سرطان
متاستاز میگویند.
سلولهای
سرطان
ی در صورت انتشار، معمولاً در غدد لنفاوی نزدیک پستان یافت میشوند.
سرطان
پستان هم تقریباً به تمام نقاط دیگر بدن منتشر میشود. رایجترین نقاط عبارتند از استخوانها، کبد، ریهها، و مغز. تومور جدید هم همان سلولهای غیرعادی و همان نام تومور اولیه را دارد. مثلاً اگر
سرطان
پستان به استخوانها سرایت کند، سلولهای
سرطان
ی داخل استخوان در واقع سلولهای
سرطان
پستان هستند. نام بیماری هم
سرطان
متاستاتیک پستان است، نه
سرطان
استخوان؛ به همین دلیل درمان آن هم مانند درمان
سرطان
پستان است، نه
سرطان
استخوان. پزشکان این نوع
سرطان
جدید را تومور «دوردست» یا بیماری متاستاتیک مینامند.
عوامل خطرزا
کسی علت دقیق
سرطان
پستان را نمیداند. پزشکها هم معمولاً نمیتوانند توضیح دهند که چرا زنی به
سرطان
پستان مبتلا میشود و زن دیگری نمیشود. آنها فقط میدانند که ضربه خوردن، کبود شدن، یا لمس پستان باعث بروز
سرطان
پستان نمیشود، و ديگر اینکه
سرطان
پستان مُـسری نیست يعني کسی از کسی
سرطان
پستان نمیگیرد.
بنابر تحقیقات، احتمال ابتلا به
سرطان
پستان در زنانی که بعضی عوامل خطرزا را دارند، بيشتر از زنان دیگر است. عامل خطرزا به چیزی میگویند که احتمال بروز یک بیماری را بالا ببرد.
بنابر مطالعات، این موارد عوامل خطرزای
سرطان
پستان هستند :
سن: احتمال ابتلا به
سرطان
پستان با بالا رفتن سن زن بيشتر میشود. بيشتر موارد ابتلا به
سرطان
پستان در زنان بالای 60 سال پیش میآید. این بیماری قبل از یائسگی رایج نیست.
سابقۀ فردیِ ابتلا به
سرطان
پستان : زنی که پیش از این در یک پستان
سرطان
داشته، برای ابتلا به
سرطان
در پستان دیگر خطر بيشتري او را تهدید میکند.
سابقۀ خانوادگی: اگر مادر، خواهر، و یا دختر زنی در گذشته
سرطان
پستان داشته باشد، خطر ابتلای وی به
سرطان
پستان بيشتر است. این خطر در صورتیکه آن عضو خانواده پیش از چهل سالگی به
سرطان
پستان مبتلا شده باشد بيشتر است. سابقۀ
سرطان
پستان در سایر افراد فامیل (چه خانوادة مادری و چه خانواده پدری) هم، خطر ابتلای زن را بالا میبرد.
تغییرات ویژه در پستان : بعضی از زنان سلولهایی در پستان خود دارند که زیر میکروسکوپ غیرعادی بهنظر میآیند. داشتن انواع خاصي از این موارد غیرعادی هایپرپلازی آتیپیک (Atypical Hyperplasia) و کارسینوم درجاي لوبولار (Lobular Carcinoma In Situ:LCIS) خطر ابتلا به
سرطان
پستان را افزایش میدهند.
تغییرات در ژن : تغییرات در بعضی ژنهای خاص خطر ابتلا به
سرطان
پستان را افزایش میدهد. این ژنها عبارتند از BRCA1، BRCA2، و چند ژن دیگر. در برخی موارد آزمایشها تغییرات ژنهای خاصي را، در خانوادههایی که سابقۀ ابتلا به
سرطان
پستان دارند، مشخص میکنند. ارائهدهندگان خدمات پزشکی معمولاً برای کاهش خطر ابتلا به
سرطان
پستان و یا برای شناسایی این بیماری، در زنانی که این تغییرات در ژنهای آنها مشاهده شده است، راههایی را پیشنهاد میدهند.
سابقۀ باروری و یائسگی :
هر چقدر سن زن هنگام زایمان اول بالاتر باشد، احتمال ابتلای وی به
سرطان
پستان هم بيشتر است.
زنانی که اولین بار قبل از دوازده سالگی قاعده شده باشند برای ابتلا به
سرطان
پستان در معرض خطر بيشتري هستند.
در زنانی که بالاتر از سن 55 سالگی یائسه میشوند خطر ابتلا به
سرطان
پستان بيشتر است.
در زنانی که هرگز بچهدار نشدهاند خطر ابتلا به
سرطان
پستان بيشتر است.
زنانی که پس از یائسگی تحت هورموندرماني یائسگی با استروژن بهعلاوه پروژستین باشند، در معرض خطر بيشتري هستند.
بنابر مطالعات گسترده، هیچ ارتباطی بین سقط جنین یا حاملگی ناموفق با
سرطان
پستان وجود ندارد.
نژاد: بروز
سرطان
پستان در زنان سفیدپوست بيشتر از زنان لاتین تبار، آسیایی، یا آفریقایی است.
پرتودرمانی قفسۀ سینه : زنانی که زیر سی سالگی در قفسۀ سینه پرتودرمانی شدهاند (از جمله خود پستانها) در معرض خطر بيشتري هستند. این مورد شامل زنانی هم میشود که جهت لنفوم هوچکین پرتو درمانی شدهاند.
تراکم پستان: بافت پستان گاه متراکم و یا پرچربی است. زنان مسنتری که ماموگرام آنها تراکم بيشتري را نشان دهد، در معرض خطر بيشتري هستند.
استفاده از DES - Diethylstilbestrol : در حدود سالهای 1940 تا 1971 میلادی در برخي از كشورها برای بعضی زنان باردار DES تجویز شد. (این دارو دیگر برای زنان باردار تجویز نمیشود.) زنانی که در طول بارداری ازDES استفاده کرده باشند احتمال ابتلای آنها به
سرطان
پستان تا حد کمی افزایش پیدا میکند. امكان تأثیرات احتمالی بر دختران این زنان تحت مطالعه است.
اضافه وزن یا چاقی مفرط پس از یائسگی : احتمال ابتلا به
سرطان
پستان پس از یائسگی در زنانی که اضافه وزن دارند یا مبتلا به چاقی هستند بيشتر است.
کمبود فعالیت بدنی (فیزیکی) : زنانی که در طول عمرشان فعالیت فیزیکی کمتری دارند احتمال ابتلای آنها به
سرطان
پستان بيشتر است. فعالیت بدنی همراه با جلوگيري از اضافه وزن و چاقی مفرط، خطر ابتلا را کاهش میدهد.
مصرف الکل : بنا بر مطالعات، هرچه مصرف الکل در زنی بيشتر باشد، خطر ابتلای وی به
سرطان
پستان هم بيشتر است.
مطالعه در مورد سایر عوامل خطرزا ادامه دارد. محققان در حال مطالعة تأثیرات برنامۀ غذایی، فعالیت بدنی، و ژنتیک بر احتمال خطر
سرطان
پستان هستند. آنها همچنین در حال بررسی این موضوع هستند که مواد بهخصوصی که در محیط وجود دارند احتمال بروز
سرطان
پستان را بيشتر میکنند یا خیر.
بسياري از عوامل خطرزا اجتناب پذیر هستند و بعضي مانند سابقۀ خانوادگی اجتناب ناپذیرند. زنها بهتر است حتیالمقدور با پرهیز از عوامل خطرزای شناخته شده، از خود محافظت کنند.
لازم به ذکر است که بيشتر زنانی که عوامل خطرزای شناخته شده دارند به
سرطان
پستان مبتلا نمیشوند. درواقع، بهجز بالا رفتن سن، بیش تر زنانِ مبتلا به
سرطان
پستان هیچ عامل خطرزای مشخصي ندارند.
اگر فكر میکنید در معرض خطر ابتلا هستید، بهتر است در مورد نگرانی خود با پزشک مشورت کنید. شاید راههایی برای کاهش خطر ابتلا به شما ارائه دهد و يك جدول زمانی معاینات دورهای را برایتان تنظیم کند.
غربالگری
ماموگرام برای غربالگری
معاینۀ بالینی پستان
معاینۀ شخصی پستان
غربالگری
سرطان
پستان پیش از اینکه علائم آن بروز کند حائز اهمیت است. غربالگری به پزشکان کمک میکند تا بیماری را زود تشخیص دهند و درمان کنند.
پزشک شما شاید یکی از این آزمایشهای غربالگری را برای
سرطان
پستان به شما پیشنهاد کند:
ماموگرام برای غربالگری
معاینۀ بالینی پستان
معاینۀ شخصی پستان
در مورد زمان شروع و فاصله بین غربالگریها باید از پزشک خود سؤال کنید.
ماموگرام برای غربالگری
برای شناسایی زودهنگام
سرطان
پستان
زنان در دهۀ پنجم زندگی (دهة 40 سالگي) و بالاتر، هرسال یا هر 2 سال یکبار ماموگرافی کنند. ماموگرام تصویر پستان است که با اشعۀ ايكس گرفته میشود.
زنانی که هنوز به چهل سالگی نرسیدهاند و عوامل خطرزا دارند باید از ارائهدهندۀ خدمات پزشکی خود بپرسند که به ماموگرام احتیاج دارند یا خیر و فاصلۀ ماموگرافیها چقدر باید باشد.
ماموگرام معمولاً توده پستان را پیش از اینکه حس شود نشان میدهد. ماموگرام همچنین لکههای ریز کلسیم را نشان میدهد. به این لکهها میکروکلسیفیکیشن (Microcalcifications) میگویند. توده و یا لکهها معمولاً موجب
سرطان
، سلولهای پیش
سرطان
ی (Precancerous)، و یا عوارض دیگر میشوند. برای تشخیص وجود سلولهای غیرعادی، به آزمایشهای بيشتري نیاز است.
اگر در ماموگرام شما منطقۀ غیرعادی مشاهده شود، به عکس اشعۀ ايكس بيشتري نیاز است. بعيد نيست به نمونهبرداری (بیوپسی) هم نیاز باشد. نمونهبرداری تنها راه تشخیص قطعی
سرطان
است. (بخش
«تشخیص»
اطلاعات بيشتري از نمونهبرداری دارد)
ماموگرام بهترین ابزار پزشک جهت تشخیص زودهنگام
سرطان
پستان است. اما ماموگرام شیوۀ بینقصی نیست:
ماموگرام احتمال دارد بعضی
سرطان
ها را نشان ندهد. در اینصورت، به نتیجۀ ماموگرافی «منفی کاذب» میگویند.
احتمال دارد ماموگرام چیزهایی را نشان دهد که معلوم شود
سرطان
نیست. در اینصورت، به نتیجۀ ماموگرافی «مثبت کاذب» میگویند.
بعضی از تومورهایی که رشد سریع دارند پیش از آنکه در ماموگرام مشخص شوند، بزرگتر ميشوند و یا به سایر نقاط بدن سرایت ميکنند.
در ماموگرام (همچنین در عکسهای اشعۀ ايكس دندانپزشکی، و سایر عکسهای رایج اشعۀ ايکس) از میزان بسیار کمی پرتو استفاده میکنند. احتمال هرگونه آسیبی بسیار پایین است اما تکرار عكسبرداري اشعۀ ايكس مشکلساز میشود. فواید آن هم معمولاً بيشتر از خطرات احتمالی آن است. باید از ارائهدهندۀ خدمات پزشکی خود در مورد نیاز به هر عکس اشعۀ ايكس بپرسید. همچنین باید در مورد پوشاندن قسمتهایی از بدن که در عکس نیستند هم پرس و جو کنید.
معاینۀ بالینی
سرطان
پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی در معاینة بالینی، پستان شما را بررسی میکند. معمولاً از شما ميخواهد تا بازویتان را بلند کنید و بر سرتان بگذارید، دستهایتان را آویزان کنید، یا دستتان را به باسنتان فشار دهید.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی بهدنبال تفاوت اندازه و شکل دو پستان میگردد. پوست پستان را هم به دنبال بثورات، فرورفتگی و سایر نشانههای غیرعادی بررسی میکند. وی همچنین ممکن است نوک پستان را برای ترشح مایع فشار دهد.
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی با انتهای انگشتان خود در جستوجوی توده، تمام پستان، زیر بغل، و اطراف استخوان ترقوه را معاینه میکند. توده پیش از اینکه کسی بتواند آن را حس کند، معمولاً به اندازۀ یک نخود است. معاینه ابتدا در یک سمت انجام میشود و سپس نوبت سمت دیگر بدن است. ارائهدهندۀ خدمات پزشکی همچنین غدد لنفاوی نزدیک پستان را بررسی میکند تا ببیند بزرگ شدهاند یا نشدهاند.
معاینۀ بالینی کامل از پستان معمولاً حدود 10 دقیقه طول میکشد.
معاینۀ شخصی پستان
برای بررسی هرگونه تغییرات در پستانها بهتر است خودتان پستانها را بهطور ماهیانه معاینه کنید. لازم به ذکر است که با بالا رفتن سن، عادت ماهانه، حاملگی، یائسگی، یا استفاده از قرص ضدحاملگی یا سایر هورمونها هم بعید نیست تغییراتی بهوجود آید. احساس کمی برآمدگی یا غیرهموار بودن طبیعی است. همچنین تورم و حساسیت به لمس درست پیش از شروع و در طول عادت ماهانه هم رایج است.
در صورت مشاهده هرگونه تغییر در پستانها باید با ارائهدهندۀ خدمات پزشکی تماس بگیرید.
معاینۀ شخصی پستان جای تهیۀ منظم ماموگرام برای غربالگری و معاینۀ بالینی منظم پستان را نمیگیرد. هیچ مطالعهای نشان نداده که معاینۀ شخصی پستان باعث کاهش مرگومیر ناشی از
سرطان
پستان شده باشد.
سؤالاتي که میتوان در مورد غربالگری از پزشک پرسید :
چه آزمایشهایی را برای من مناسب میدانید؟ چرا؟
این آزمایشها درد دارند؟ هیچ خطری دارند؟
ماموگرام چقدر هزینه دارد؟ بیمه هزینۀ آن را تقبل میکند؟
چند وقت پس از ماموگرام از نتیجۀ آن مطلع میشوم؟
اگر مشکلی پیش بیاید، از کجا متوجه میشوید که
سرطان
دارم؟
علائم
علائم رایج
سرطان
پستان عبارتند از :
تغییر در حس (لمس کردن) پستان یا نوک پستان
برآمدگی یا سفت شدن پستان یا نزدیک پستان و یا ناحیۀ زیر بغل
حساسیت نوک پستان در لمس یا لطافت نوک پستان
تغییر در ظاهر پستان یا نوک پستان
تغییر در اندازه یا شکل پستان
فرو رفتگی نوک پستان به داخل
پوست پستان، هالة پستان، یا نوک پستان ممکن است متورم یا قرمز و یا پوسته پوسته شود. ممکن است مانند پوست پرتقال خلل و فرج پیدا کند.
ترشح (مايع) از نوك پستان
سرطان
پستان در مراحل اولیه معمولاً دردی ندارد. اما در صورت وجود هر نوع درد یا علامتی که برطرف نمیشود باید به ارائهدهندۀ خدمات پزشکی مراجعه کرد. در بيشتر موارد، این علائم مربوط به
سرطان
نیستند. مشکلات دیگر هم موجب درد میشوند. هر زنی که این علائم را دارد باید با پزشک صحبت کند تا مشکل اصلی هر چه زودتر تشخیص داده و درمان شود.
تشخیص
اگر علائمی دارید و یا نتیجۀ آزمایشهای غربالگری حاکی از
سرطان
است، پزشک باید بفهمد که این نتایج و علائم از
سرطان
است و یا از مشکلات دیگرناشی میشود. پزشک شاید از شما دربارۀ سابقۀ پزشکی خود و خانوادهتان بپرسد. یا معاینۀ فیزیکی شوید. پزشک ممکن است شما را برای ماموگرام یا سایر عکسبرداریها بفرستد. در این آزمایشها از بافتهای داخل پستان عکس تهیه میکنند. پس از این آزمایشها، پزشک شاید به این نتیجه برسد که نیازی به آزمایشهای بيشتر نیست. پزشک شاید هم به این نتیجه برسد که باید معاینات بيشتري از شما بشود. یا شاید برای یافتن سلولهای
سرطان
ی نیاز به نمونهبرداری داشته باشید.
معاینۀ بالینی پستان
ارائهدهندۀ خدمات پزشکی پستانها را لمس میکند و بهدنبال سایر علائم میگردد. اگر برآمدگی وجود داشته باشد، پزشک اندازه، شکل، و جنس آن را حس (لمس) میکند. وی همچنین باید ببیند که این توده به آسانی حرکت میکند یا خیر. تودههای خوشخیم معمولاً حس متفاوتی از تودههای
سرطان
ی دارند. تودههای نرم، گرد، و متحرک احتمالاً خوشخیم هستند. تودههای سفت با شکل عجیب که بهنظر میآید به داخل پستان چسبیدهاند بيشتر احتمال دارد که
سرطان
باشند.
ماموگرام تشخیصی
ماموگرام تشخیصی در واقع عکس اشعۀ ايكس از پستان است. ماموگرام تشخیصی تصاویر واضحتر و با جزئیات بيشتري از مناطقی ارائه میدهد که در ماموگرام غربالگری غیرعادی بهنظر آمدهاند. پزشک از ماموگرام برای بررسی بيشتر تغییرات پستان مانند برآمدگی (توده)، درد، ترشح از نوک پستان، یا تغییر در اندازه و شکل استفاده میکند. ماموگرام تشخیصی معمولاً از قسمت بهخصوصی از پستان تهیه میشود. همچنین در آن از تکنیکهای ویژهای استفاده میشود و دید بهتری نسبت به ماموگرام برای غربالگری ارائه میدهد.
سونوگرافی
دستگاه سونوگرافی امواج صوتی ارسال میکند که انسان نمیشنود. این امواج به بافتها میخورند و برمیگردند. کامپیوتر هم با استفاده از پژواک این امواج، عکسی را تهیه میکند. پزشک این عکسها را در مانیتور میبيند. این عکسها نشان میدهند که توده توپر یا پر از مایع یا ترکیبی از هردوست. به محفظۀ کیسه مانندی که پر از مایع باشد کیست میگویند. کیست
سرطان
نیست. اما تودۀ توپر شاید
سرطان
باشد. پزشک پس از آزمایش عکسها را روی نوار ویدیویی ضبط میکند و یا آنها را چاپ میکند. سونوگرافی را میتوان بههمراه ماموگرام انجام داد.
تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی)
در تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (ام.آر.آی - MRI) از مغناطیس قوی استفاده میکنند که به کامپیوتر متصل است. ام.آر.آی تصاویر دقیق و با جزئیاتی از بافت پستان تهیه میکند. پزشک این تصاویر را روی مانیتور مشاهده میکند و یا آنها را روی فیلم چاپ میکند. از ام.آر.آی. میتوان بههمراه ماموگرام استفاده کرد.
نمونهبرداری (بیوپسی)
پزشک شما را برای نمونهبرداری به جراح و یا متخصص بیماریهای پستان ارجاع میدهد. برای تشخیص
سرطان
، نمونهای از مایع و یا بافت از پستان را برمیدارند.
بعضی از نقاط مشکوک معمولاً در ماموگرام دیده میشوند که در معاینۀ بالینی پستان لمس نشدهاند. پزشک می تواند با استفاده از عكسبرداري این نواحی را ببیند و بافت مربوطه را بردارد. بعضی از این عکسبرداریها عبارتند از سونوگرافی، عكسبرداري نقطهگذاری شده با سوزن و یا نمونهبرداری استریوتاکتیک.
پزشک با استفاده از روشهای مختلفی بافت را برمیدارد :
نمونهبرداري سوزني ظريف: پزشک با استفاده از یک سوزن نازک، مایع درون برآمدگی (توده) داخل پستان را برمیدارد. اگر مایع حاوی سلول باشد، متخصص آسیب شناس در آزمایشگاه با میکروسکوپ بهدنبال
سرطان
میگردد. اگر هم مایع حاوی سلول نباشد، به آزمایشگاه نیازی نیست.
نمونهبرداری سوزن ضخیم : پزشک با استفاده از سوزن ضخیم بافت پستان را برمیدارد. پس از آن متخصص آسیبشناس بهدنبال سلولهای
سرطان
ی میگردد. به این روش نمونهبرداری سوزنی هم میگویند.
نمونهبرداری با جراحی : جراح نمونهای از بافت را برمیدارد. پس از آن متخصص آسیب شناس بهدنبال سلولهای
سرطان
ی میگردد.
در نمونهبرداری با برش، نمونهای از برآمدگی (توده) و یا ناحیة غیرعادی را برمیدارند.
در نمونهبرداری با برداشت کل، تمام توده یا آن ناحیه را برمیدارند.
در صورت وجود سلول
سرطان
ی، متخصص آسیبشناس نوع
سرطان
را تشخیص میدهد. رایجترین نوع
سرطان
کارسینوم مجراست که سلولهای غیرعادی در دیوارة مجرا مشاهده میشوند. نوع دیگر
سرطان
هم کارسینوم لوبولار است که سلولهای غیرعادی در لوبولها مشاهده میشوند.
سؤالاتي که میتوان پیش از نمونهبرداری از پزشک پرسید :
چه نوع نمونهبرداری از من انجام خواهد شد؟ چرا؟
چقدر طول میکشد؟ در طول نمونهبرداری بیدار خواهم بود؟ آیا درد دارد؟ آیا بیهوشم میکنند؟ از چه نوع بیهوشی استفاده میکنند؟
آیا خطری وجود دارد؟ احتمال عفونت یا خونریزی پس از نمونهبرداری چقدر است؟
چقدر طول میکشد تا از نتیجه مطلع شوم؟
اگر
سرطان
داشته باشم، چه کسی با من دربارۀ قدم بعدی صحبت خواهد کرد؟ چه زمانی؟
آزمایشهای دیگر
اگر
سرطان
شما را تشخیص دهند، معمولاً پزشک برای شما تست آزمایشگاهی ویژهای تجویز میکند که باید بر بافتهایی انجام شود که قبلاً برداشته شدهاست. این آزمایشها اطلاعات بيشتري از
سرطان
به پزشک میدهند تا برای درمان برنامهریزی کند.
آزمایش گیرندۀ هورمون : این آزمایش مشخص میکند که بافت، گیرندههای هورمونبهخصوصی دارد یا ندارد. بافتی که این گیرندهها را داشته باشد برای رشد به هورمون (استروژن یا پروژسترون) نیاز دارد.
آزمایش HER2 : این آزمایش مشخص میکند که بافت، پروتئینی به نام گیرندۀ عامل رشد اپیدرمال انسانی-2 (Human Epidermal Growth Factor Receptor-2 ) و یا ژن HER2/neu را دارد یا ندارد. وجود پروتئین زیادی و یا نمونههای زیادی از ژن در بافت معمولاً احتمال بازگشت
سرطان
پس از درمان را افزایش میدهد.
مرحلهبندی
برای برنامهریزی درمان، پزشک شما باید میزان پیشرفت (مرحله) بیماری را بداند. مرحله بستگی به اندازۀ تومور و این عامل دارد که
سرطان
منتشر شده یا نه. مرحلهبندی معمولاً شامل عكسبرداري اشعه ايكس و آزمونهاي آزمایشگاهی است. این آزمایشها مشخص میکنند که
سرطان
منتشر شده یا خیر، و در صورتیکه منتشر شده، به چه قسمتهایی از بدن سرایت کرده است. وقتی که
سرطان
پستان منتشر میشود، سلولهای
سرطان
ی معمولاً در غدد لنفاوی زيربغل یافت میشوند. معمولاً تا پیش از جراحی برای برداشتن تومور از پستان و یا غدد لنفاوی زیر بغل، نمیتوان مرحلۀ
سرطان
را مشخص کرد.
مراحل
سرطان
پستان به این شرح است :
مرحلۀ 0 (صفر) مرحلة کارسینوم در جا (carcinoma in situ) است.
کارسینوم درجاي لوبولار (lobular carcinoma in situ - LCIS) : سلولهای غیرطبیعی در جدارة لوبولها وجود دارند. كارسينوم در جاي لوبولار (LCIS) به ندرت به
سرطان
تهاجمی تبدیل میشود. اما وجود كارسينوم در جاي لوبولار (LCIS) در یک پستان، خطر
سرطان
در هر دو پستان را افزایش میدهد.
کارسینوم در جاي مجراي شيري Ductal Carcinoma In Situ) DCIS) : سلولهای غیرطبیعی در جدار مجراها وجود دارد. به كارسينوم در جاي مجراي شيري DCIS همچنین، کارسینوم داخل مجرایی هم میگویند. در این نوع کارسینوم، سلولهای غیر طبیعی به خارج از مجرا گسترش نمییابند و به بافتهای اطراف پستان حمله نمیکنند. معمولاً اگر كارسينوم در جاي مجراي شيري DCIS درمان نشود، به
سرطان
تهاجمی تبدیل میشود.
مرحلۀ I. مرحلۀ ابتدایی
سرطان
پستان تهاجمی است. قطر تومور كمتر از 2 سانتيمتر (سه چهارم اینچ) است و سلولهای
سرطان
ی به خارج از پستان گسترش نیافته اند.
مرحلۀ II. شامل یکی از این مراحل است :
تومور كمتر از 2 سانتيمتر (سه چهارم اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
تومور 2 تا 5 سانتيمتر (سه چهارم اینچ تا 2 اینج) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است.
تومور 2 تا 5 سانتيمتر (سه چهارم اینچ تا 2 اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
تومور بزرگتر از 5 سانتيمتر (2 اینچ) است و به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش نیافته است.
مرحلۀ III. مرحلۀ گسترش و پیشرفت
سرطان
در محل خود است. (Locally advanced cancer.) این مرحله خود به مراحل IIIC , IIIB , IIIA تقسیم میشود.
مرحلۀ IIIA شامل یکی از این مراحل است :
تومور كوچكتر از 5 سانتيمتر (2 اینچ) است.
سرطان
به غدد لنفاوی زیر بغل که به یکدیگر یا ساختارهای دیگر متصل هستند، گسترش یافته است، و شاید به غدد لنفاوی پشت استخوان پستان (استخوان قفسه سینه) گسترش یافته باشد.
تومور كوچكتر از 5 سانتيمتر است.
سرطان
به غدد لنفاوی که تکی هستند و یا به یکدیگر یا به ساختارهای دیگر متصل هستند، گسترش یافته است، و یا
سرطان
به غدد لنفاوی پشت قفسۀ سینه گسترش یافته است.
مرحلۀ IIIB، مرحلهای است که در آن تومور با هر اندازهای در دیوارۀ قفسۀ سینه یا پوست پستان رشد کردهاست. این مرحله معمولاً همراه با تورم پستان یا وجود برآمدگی در پوست پستان است.
سرطان
به غدد لنفاوی زیر بغل گسترش یافته است.
سرطان
به غدد لنفاوی متصل به هم یا به ساختارهای دیگر یا به غدد لنفاوی پشت استخوان سینه گسترش یافته است.
سرطان
التهابی پستان نوع نادری از
سرطان
پستان است. پستان قرمز و متورم بهنظر میرسد. زیرا سلولهای
سرطان
ی عروق لنفی پوست پستان را میبندند. زمانی که پزشک
سرطان
التهابی پستان را تشخیص دهد، بیماری حداقل در مرحلۀ IIIB است ولی بعيد نيست پیشرفتهتر هم باشد.
مرحلۀIIIC ، تومور با هر اندازهای به یکی از این راهها گسترش یافته است.
سرطان
به غدد لنفاوی پشت استخوان سینه و زیر بغل گسترش یافته است.
سرطان
به غدد لنفاوی بالا و پایین استخوان ترقوه گسترش یافته است.
مرحلۀ IV. مرحلۀ
سرطان
متاستاز (گسترش یافته) به نواحی دور است. در این مرحله
سرطان
به نقاط دیگر بدن گسترش یافته است.
سرطان
راجعه
سرطان
ی است که پس از یک دورۀ زمانی که از بین رفته، دوباره بر میگردد. این نوع
سرطان
گاهی بهطور موضعی در پستان یا دیوارۀ قفسه باز میگردد و گاهی به نواحی دیگر بدن مثل استخوان، کبد یا ششها برمیگردد.
منبع :
وب سايت موسسه تحقيقات , درمان و آموزش سرطان
لیست مقالات »